{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی تن دردهی، تسل در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی تن دردهی، تسلیم، تمکین، احترام(گذاری), معنی تن دردهی، تسلیم، تمکین، احترام(گذاری), معنی تj bcbid، تsgdk، تkldj، اpتcاk(;vاcd), معنی اصطلاح تن دردهی، تسلیم، تمکین، احترام(گذاری), معادل تن دردهی، تسلیم، تمکین، احترام(گذاری), تن دردهی، تسلیم، تمکین، احترام(گذاری) چی میشه؟, تن دردهی، تسلیم، تمکین، احترام(گذاری) یعنی چی؟, تن دردهی، تسلیم، تمکین، احترام(گذاری) synonym, تن دردهی، تسلیم، تمکین، احترام(گذاری) definition,
معنی hound, ترجمه hound به فارسی, معنی Work Experience, ترجمه Work Experience به فارسی, معنی عملکرد ورودی هوای تقارن محوری, ترجمه عملکرد ورودی هوای تقارن محوری به انگلیسی, معنی (tsigolomeg) جواهر شناس، گوهرشناس
, ترجمه (tsigolomeg) جواهر شناس، گوهرشناس
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی